خشت اول
نویسنده:
فریده شجاعی
امتیاز دهید
«خشت اول» داستان واقعی زندگی زنی به نام «یاسمین» است که «فریده شجاعی» آن را با قلم توانمند خود نوشته است. این داستان، شرح زندگی پرفراز و نشیب خیلی از زنانی است که امروز داستان خیلی از آنها را نه در کتابها که در لابهلای چینهای پیشانی، چشمان کمفروغ و نگاههای عمیقشان میخوانیم.
به دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی برمیگردیم، زمانی که در یکی از آبایهای اطراف تهران، «سید جواد» و «ماه سلطان» ازدواج میکنند و صاحب دختری به نام «اعظم» میشوند. اعظم دختری زیبا و دانا است که در نوجوانی با مردی به نام «حسین» ازدواج میکند و «یاسمین» را به دنیا میآورد. یاسمین از همان کودکی زندگی را سخت شروع میکند. او عزیز دردانهی پدر و مادرش است، با این حال باز هم زندگی چندان روی خوشی به او نشان نمیدهد. یاسمین ازدواج میکند، بچهدار میشود، درس میخواند، کار پیدا میکند، و درست آنجایی که حس میکند زندگی را به بند خواست و ارادهی خود درآورده، اتفاقی هولناک میافتد و زندگی یاسمین را برای همیشه تیره و تار میکند.
بیشتر
به دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی برمیگردیم، زمانی که در یکی از آبایهای اطراف تهران، «سید جواد» و «ماه سلطان» ازدواج میکنند و صاحب دختری به نام «اعظم» میشوند. اعظم دختری زیبا و دانا است که در نوجوانی با مردی به نام «حسین» ازدواج میکند و «یاسمین» را به دنیا میآورد. یاسمین از همان کودکی زندگی را سخت شروع میکند. او عزیز دردانهی پدر و مادرش است، با این حال باز هم زندگی چندان روی خوشی به او نشان نمیدهد. یاسمین ازدواج میکند، بچهدار میشود، درس میخواند، کار پیدا میکند، و درست آنجایی که حس میکند زندگی را به بند خواست و ارادهی خود درآورده، اتفاقی هولناک میافتد و زندگی یاسمین را برای همیشه تیره و تار میکند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خشت اول
من خوشم اومد
بیشتر از اینکه توصیف زمانی و مکانی آن واقعی به نظر می رسید
مثلا حادثه جنگ - رفتن بچه ها به خارج - امکانانت صنعت نفت آبادان - جهیزیه کلان یاسمین در ازدواج اولش - اهمیت درس خوندن در دهه 50 و 60 -
از یه جمله ی کتاب خیلی خوشم اومد - وقتی شوهر یاسمین، منصور، بهش می گه
.... یاسمین تو بچه خوبی هستی، کارمند خوبی هستی، مادر خوبی هستی ولی زن خوبی برای من نیستی.....
واقعا یاسمین نمونه نوعی خیلی زنای ایرانی است که فرزند خوب، مادر خوب و کارمند خوب بودن را بلدن ولی افسوس زن خوب نیستن و نمی خواند باشن - احتمالا فکر می کنن با صداقت و نجابت هماهنگی نداره و بنابراین محکوم به بدبختی هستند ..... همانطور که یاسمین قصه خشت اول - محکوم بود
ولی اگه من می خواستم برای رمان اسم بذارم می ذاشتم ... من نتونستم یه زن خوب باشم....
امیدوارم کتاب خوبی باشه